Abstract
اهداف: با توجه به اینکه بسیاری از بیماریها غیر واگیر مانند دیابت، پوکی استخوان و فشار خون بالا به عادات غذایی ناسالم و الگوهای شکل گرفته در دوران کودکی و نوجوانی مربوط میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر مصرف میان وعده دردانش آموزان دختر ابتدایی دوره دوم صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1398 روی 200 نفر از دانش آموزان دختر ابتدایی دوره دوم شهرستان ساوه انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند(100نفر در هر گروه). ابزار گرد آوری اطلاعات شامل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر سازه های مدل بزنف بود. در گروه مداخله 3جلسه آموزشی(50دقیقه ای) برای دانش آموزان، 1جلسه آموزشی(30 دقیقه ای) برای اولیا و 1جلسه آموزشی (30 دقیقه ای) برای مدیران, معلمان ومسئول بوفه مدرسه برگزارشد.پرسش نامه ها قبل و دو ماه بعد از مدخله اموزشی جمع اوری شده و توسط نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون tزوجی، t مستقل و ازمون مجذور کای مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: بین دو گروه قبل از مداخله از نظر میانگین نمرات نگرش، عوامل قادرکننده ، هنجارهای ذهنی و قصد رفتاری و رفتار مصرف میان وعده سالم و ناسالم تفاوت آماری معناداری وجود نداشت(p>0/05)، در حالی که بعد از مداخله در تمام سازه های نگرش، عوامل قادر کننده، هنجارذهنی، قصد رفتاری و مصرف میان وعده سالم و ناسالم گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشت(5 p< 0/0). نتیجهگیری: مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر افزایش مصرف میان وعده سالم وکاهش مصرف میان وعده ناسالم در دانش آموزان دختر ابتدایی دوره دوم اثربخش بوده است.