Abstract
اهداف: اکثر زنان رفتارهای مدیریت استرس را به خوبی انجام نمی دهند. شناخت مهمترین تعیین کنندههای رفتاری بر اساس این الگو در طراحی مداخلات آموزشی میتواند سودمند واقع شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت مدیریت استرس در زنان میانسال شهر بوشهر بر اساس سازه های الگوی فرانظری انجام گرفت. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود که در سه ماهه اول سال 1398 بر روی 600 نفر از زنان میانسال تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر بوشهر با نمونهگیری طبقهای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر سازههای الگوی فرانظری و مراحل تغییر مدیریت استرس بود که پس از انجام روایی-پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار SPSS ver.20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کمترین و بیشترین میانگین نمره مدیریت استرس در زنان مورد مطالعه به ترتیب مربوط به مرحله پیشتفکر (3.79±13.64) و نگهداشت (4.10±22.58) بود. میانگین نمره خودکارآمدی در طی مراحل تغییر از پیشتفکر (6.80±15.71) تا نگهداشت (5.09±33.06) روند صعودی داشت و این میانگین نمره در مراحل پیشتفکر ، تفکر و آمادگی به طور معناداری کمتر از مراحل عمل و نگهداشت بود (0.001>P). منافع درک شده نیز به طور معناداری در مرحله پیشتفکر (4.88±13.18) کمتر از دیگر مراحل و در مرحله نگهداشت (3.46±20.58) بیشتر از مراحل غیر فعال اعم از پیش تفکر، تفکر و آمادگی بود (0.001>P). موانع درک شده به ترتیب در مراحل بالاتر تغییر به طور معناداری کاهش یافت (0.001>P). در خصوص فرایندهای تغییر نیز نتایج حاکی از آن بود که آگاهی افزایی، ارزیابی مجدد محیط، خودارزیابی مجدد، کنترل محرک، شرطی سازی متقابل، آزادی اجتماعی، روابط یاری رسان، مدیریت تقویت و خودرهاسازی به طور معناداری در مراحل پیشتفکر و تفکر کمتر از مراحل عمل و نگهداشت بودند (0.001>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه دلالت بر اهمیت سازه های الگوی فرانظری در پیشبرد افراد به مراحل بالاتر تغییر دارد. بر این اساس طراحی و اجرای مداخلات آموزشی مبتنی بر سازه های الگوی فرانظری جهت ارتقاء رفتارهای مدیریت استرس، پیشنهاد میگردد.