Abstract
اهداف: فرزندآوری در فرهنگ ایرانی اسلامی یک ارزش محسوب می شود. با توجه به کاهش میزان باروری کل در ایران طی سه دهه به دنبال تغییر سیاست های جمعیتی در دهه 70تا 90، تک فرزندی پدیده رایجی در کشور شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده بر قصد فرزند آوری زنان تک فرزند شهرستان فاروج انجام شد. مواد و روش کار: در این مطالعه مداخله ای، 90 خانم تک فرزند در سال 1397 به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و با استفاده از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نیز انگیزه های باروری میلر پیش از مداخله مورد ارزیابی قرارگرفتند. سپس بر اساس نیازهای آموزشی در گروه مداخله، 4 جلسه آموزش 60 دقیقه ای بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده در طول 2 ماه اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد، بلافاصله و سه ماه پس از آموزش، مجدداً پرسشنامه ها در دو گروه مداخله و کنترل تکمیل گردیدند. داده های جمع آوری شده توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS با سطح معنی داری 0.05 آنالیز گردید. یافته ها: بین دو گروه قبل از مداخله از نظر میانگین نمره کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری، انگیزش مثبت و انگیزش منفی نسبت به قصد فرزندآوری و متغیرهای دموگرافیک، تفاوت آماری معناداری وجودنداشت (P>0.05). بعد از مداخله بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده تفاوت آماری معناداری را در نمرات نگرش، هنجار انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده بر قصد فرزند آوری زنان تک فرزند در دو گروه مداخله و کنترل نشان نداد (P>0.05). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که شرایط اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و به ویژه اقتصادی جامعه در بهبود نگرش فرزندآوری موثر می باشند، که بایستی در کنار مداخلات آموزشی مدنظر قرار گیرند، تا نتیجه بهتری از آموزش حاصل شود.