Abstract
سابقه و هدف: بیتوجهی به سلامت زنان و اعمال خشونت خانگی علیه آنان میتواند سبب پیدایش انواع بیماریهای روانی و حتی جسمانی گردد که این امر تهدیدی علیه سلامت اعضای خانواده است. اختلال در روند زندگی زنان و مادران نتایج سویی را نه تنها برای خانواده، بلکه بر کل سلامت جامعه خواهد گذاشت. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همسر آزاری و سلامت روانی زنان دچار خشونت خانگی مراجعهکننده به پزشکی قانونی شهر شیراز انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعه توصیفی– تحلیلی از نوع مقطعی میباشد. حجم نمونه معادل 197 نفر از زنان دچار همسر آزاری ارجاع شده به پزشکی قانونی استان فارس، طی سال 1392 در 3 ماه به دست آمد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه جمعیتشناختی، پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ) و پرسشنامه استاندارد خشونت علیه زنان بود، جهت برآورد پایایی ابزارهای اندازهگیری، آلفای کرونباخ استفاده شد، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ویرایش 18 نرمافزار SPSS انجام شد. یافتهها: میانگین سنی نمونههای پژوهش 6.27±30.42 گزارش شد. بیش از 50 درصد زنان مورد خشونت واقع شده بودند که از اختلال سلامت عمومی در تمامی ابعاد رنج میبردند (P<0.05). رابطه انواع همسر آزاری با هر یک از ابعاد سلامت عمومی بررسی شد، نتایج نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. به عبارتی خشونت از هر نوع، پیشبینیکننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد بود (P<0.05). در این میان بیشترین اثر را بر بعد افسردگی و اضطراب داشت. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشانگر پیامدهای روانی همسر آزاری و خشونت علیه زنان بوده و تأییدی بر آسیب به سلامت روان زنان، بر اثر خشونت است. اختلال در سلامت روان زنان علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف مراقبتی و دارویی بر جامعه، زندگی خانوادگی و تربیت فرزندان را دچار مشکل میکند.